پنجشنبه ۰۱ آذر ۰۳

فعالیت های تکراری

همون طور که اسپرسو به شما انرژی میده مطالب وبلاگ اسپرسو هم شما را شگفت زده میکنه

چگونه زندگی تکراری را برای خودمان لذت‌بخش کنیم؟

۵۳۸ بازديد
شما هم از تکرار بیزارید؟ ممکن است شما هم همان‌طور که من قبلاً تصور می‌کردم، فکر کنید که تکرار کارها را خسته‌کننده می‌کند، ذهن را کند می‌کند و لذت زندگی را از بین می‌برد. باید اعتراف کنم هنوز هم گاهی‌اوقات دربرابر روال شدن بعضی‌ کارها مقاومت می‌کنم.

 

تصور کنید جاذبه تصمیم می‌گرفت کمی به کار خود تنوع بدهد چون از روال کار هر روزه‌ش خسته شده است، مطمئناً اصلاً اتفاق خوبی برای ما نمی‌افتاد، یا به زمین می‌چسبیدیم یا در هوا معلق می‌شدیم. با هر نفسی که می‌کشیم، هر ضربان قلب‌مان و هر طلوع خورشید زندگی خودش را تکرار می‌کند.

وقتی امور عادی زندگی به‌صورت موقت قطع می‌شوند (مثل زمان زلزله، سونامی و غیره) به این دلیل است که طبیعت می‌خواهد تعادل خود را بازسازی کند. خودِ ما هم موجودات عادت و تکراریم. غذاهای تکراری می‌خوریم، کارهای تکراری انجام می‌دهیم و با آدم‌های تکراری نشست و برخاست می‌کنیم. فعالیت‌های تکراری انجام می‌دهیم و بعد حوصله‌مان سر می‌رود.

تکرار از این جهت بدنام شده که درمقابل تنوع و غافلگیری قرار می‌گیرد. تکرار حاشیه‌ی امنی برایمان فراهم می‌کند که اسیرمان می‌کند؛ درواقع زندان‌بان‌مان می‌شود. این یک نوع دیدگاه نسبت به تکرار است. ولی تکرار هم مثل خیلی چیزهای دیگر در زندگی خنثی است. با انتخاب‌هامان می‌توانیم معنای آن را تغییر دهیم. تکرار فعالیتی است که می‌توان از آن هم استفاده کرد و هم سوءاستفاده. تکرار ایجاد عادت می‌کند – عادت‌های خوب و عادت‌های بد. تکرار سرچشمه‌ی مهارت و تسلط است.

تکرار باورهایی ایجاد می‌کند که هم می‌تواند به ما قدرت دهد و هم ضعیف‌مان کند. تکرار می‌تواند بهترین دوست‌مان یا بدترین دشمن‌مان باشد. می‌توانیم روی جنبه‌ی خسته‌کننده و مخرب تکرار تمرکز کنیم یا از آن بیشترین فایده را ببریم. ولی چطور می‌توانیم تکرار را برای خودمان لذت‌بخش کنیم؟ می‌خواهید کار جدیدی را شروع کنید ولی به‌خاطر ترس از تکرار هیجان‌تان را برای آن از دست داده‌اید؟ اینجا به پنج راهکار اشاره می‌کنیم که به شما برای لذت‌بخش کردن تکرارها کمک می‌کند.

به کار گرفتن احساسات مثبت وقتی کار به مراحل یکنواخت می‌رسد خیلی به‌تان انگیزه می‌دهد. وقتی می‌خواهید یک مهارت جدید یاد بگیرید، باید برای خودتان هیجان ایجاد کنید. آن را وارد رویاها و آرزوهاتان کنید. با احساساتی عمیق موفقیت‌تان را تجسم کنید تا انگیزه‌تان بالا رود. فرض کنید می‌خواهید زبان اسپانیایی یاد بگیرید. هنرپیشه یا خواننده‌ی اسپانیایی موردعلاقه‌تان را معلم خودتان تصور کنید. ببینید چقدر حرف زدن با او می‌تواند برایتان لذت‌بخش باشد!

بعضی پروژه‌ها به نظر سخت‌تر از بقیه می‌رسند. یاد گرفتن آن مهارت و آشنا شدن با اصطلاحات مربوط به آن نیاز به تلاش فراوان دارد. مثلاً یادگیری آهنگسازی را در نظر بگیرید با استفاده از تمام تکنولوژی‌های موجود – انواع و اقسام برنامه‌های نرم‌افزاری، نمونه‌ها، سازها، بعلاوه‌ی اصولی مثل تئوری موسیقی یا حتا یادگیری نواختن یک ساز. وقتی به کلِ ماجرا فکر کنید هیچ‌چیز یاد نمی‌گیرید.

ولی می‌توانید با یکی از آن‌ها شروع کنید. مثلاً یادگیری یک برنامه‌ی کامپیوتری را شروع کنید و قدم به قدم پیش روید. هر کار را تا زمانی که با آن آشنا شدید جلو ببرید و بعد کار دیگری را شروع کنید. با هر قدم درک بهتری نسبت به کلِ ماجرا پیدا خواهید کرد. این کمک‌تان می‌کند بهتر تصمیم بگیرید که وقتی زمان مناسبش رسید قدم بعدی‌تان چه باشد.

وقتی انتظار دارید نتیجه‌ی کارتان را ببینید برای خودتان چارچوب زمانی مشخص نکنید. وقتی کار جدیدی را شروع می‌کنید مطمئناً زمان زیادی را باید با آن سر و کله بزنید. به جای این‌که خودتان را مجبور کنید طبق یک برنامه‌ی زمانی از پیش‌ تعیین‌شده جلو بروید، بهتر است روی تمرینتان تمرکز کنید و وقتی خودتان راحت بودید قدم بعدی را بردارید.

وقتی کار جدیدی را شروع می‌کنید، با خودتان فکر می‌کنید که حرفه‌ای شدن در آن کار چه حسی می‌تواند داشته باشد. ولی واقعیت این است که استاد شدن در یک مهارت تازه زمانی بسیار زیاد (حداقل 10،000 ساعت) و تکرارهای فراوان می‌خواهد. پس روی بهترین شدن در آن مهارت تمرکز نکنید. به تمرین‌ و پیشرفت‌تان توجه کنید. آیا امروز بهتر از دیروز بوده‌اید؟ همین برایتان انگیزه می‌آورد.

خودتان را عمیقاً در آن تجربه درگیر کنید. باید با کاری که می‌کنید یکی شوید. آن را زندگی کنید، آن را نفس بکشید، لمسش کنید، آن بو کنید و بچشید. این بالاترین لذتی است که هرکس می‌تواند در زندگی داشته باشد. مثل یک بچه بازی کنید و یاد بگیرید، ز غوغای جهان فارغ. درمورد مثال یادگیری زبان اسپانیایی، مکالمه‌ای با همان سوپراستار محبوب‌تان داشته باشید. اگر هنوز هم نمی‌توانید کلمه‌ای را تلفظ کنید، آن را بلند تکرار کنید و بخندید. یک‌بار دیگر آن را در لغت‌نامه چک کنید و دوباره سعی کنید.

 

 

مرجع